این مرد پس از اجرای حکم اعدام در حال انتقال به سردخانه دوباره زنده شد | از لحظه اعدام هیچ چیزی یادم نمیآید | نمیخواستم اعدام شوم اما...
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۳۹۰۲۹
به گزارش همشهری آنلاین، اما هیچکس موفق نشد با این زندانی خوششانس که به طرز معجزهآسایی فرصتی دوباره برای ادامهی زندگی پیدا کرد گفت وگویی داشته باشد تا اینکه بهمن ماه امسال پس از گذشت چهار سال ابوتراب فرخی- خبرنگار حوادث- موفق شد پس از سه سال تلاش و پیگیری روبهروی این مرد بنشیند و با او گفتوگو کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آبان ماه ۹۲ بودکه سریالی به نام «یادگاری» از شبکهی آیفیلم پخش شد. این فیلم روایت زندگی یک جوان زندانی بود که به اتهام قتل دوستش، به قصاص محکوم شد. با پیگیریهای خانوادهی مقتول حکم قصاص پسرجوان اجرا شد اما بعد از اجرای حکم و انتقال جسدش به سردخانه، او به طرز معجزهآسایی زنده شد.
اینها را ابوتراب فرخی خبرنگار خبرگزاری تسنیم میگوید و ادامه میدهد:این سریال از آنجا برای من به عنوان یک خبرنگار حوادث جالب به نظر رسید که شخصیت اصلی آن شباهت زیادی به علیرضا داشت، به زندانی سی وپنج سالهای که سال ۸۹ بهاتهام حمل و نگهداری حدود یک کیلوگرم شیشه دستگیر شد و دادگاه او را به اعدام محکوم کرد. علیرضا سه سال بعد در سحرگاه ۲۵ مهر ۹۲ در زندان مرکزی بجنورد، بههمراه یک محکوم دیگر اعدام شد. حتی پزشکی که از طرف سازمان پزشکی قانونی در محل اعدام حضور داشت مرگ او را تأیید کرد و جسدش را به سردخانه منتقل کردند تا تحویل خانوادهاش بدهند.
او ادامه میدهد:حتی خانوادهی علیرضا خود را برای برگزاری مراسم ختم آماده کرده بودند اما چند ساعت قبل از آغاز مراسم، مسئول سردخانه متوجه شد او به طرز معجزهآسایی زنده شده و نفس میکشد. این اتفاق کمتر از یک ماه قبل از شروع این سریال بهطور واقعی رخ داده بود به همین خاطر ابتدا فکر کردم سریال را از روی زندگی این زندانی محکوم به اعدام ساختهاند وحتی تشابه اسمی شخصیت اصلی فیلم با مرد اعدامی به همین خاطر است.
همین ماجرا باعث شد به این فکر بیفتم تا گفت وگویی با علیرضا داشته باشم. بدون شک گفت وگو با او میتوانست گزارش داغی باشد. اما مرد محکوم بعد از آن اتفاق دو ماه درکما بود و معلوم نبود دوباره به زندگی بازخواهد گشت یا اینکه این بار تسلیم مرگ خواهد شد. به هرحال پیگیر ماجرا بودم و وقتی علیرضا هوشیاریاش را به دست آورد بیشتر از قبل مصمم شدم با او گفت وگو کنم. اما مطمئنا درآن زمان شرایط روحی و جسمی مناسبی برای گفت وگو نداشت.
فرخی میگوید: علیرضا که وضعیت بهتری از لحاظ جسمانی پیدا کرد به زندان منتقل شد. این درحالی بود که برخی معتقد بودند که چون حکم صادره سلب حیات است، او باید دوباره اعدام شود، اما رئیس قوه قضاییه چند روز بعد از این اتفاق گفت: بهلحاظ عاطفی یکی از راههای برخورد با فرد اعدامی که مرگ را بهچشم دیده و سختیهایی را تحمل کرده است عفو است و چنین فردی که دارای وضعیتی خاص است میتواند مورد لطف و عفو نظام اسلامی قرار گیرد و اینجانب بهلحاظ عاطفی قطعاً این کار را خواهم کرد.
کمیسیون عفو و بخشودگی قوهقضاییه هم مدتی بعد تشکیل جلسه داد و با تبدیل حکم علیرضا به حبس ابد موافقت کرد تا خیال او و خانوادهاش راحت شود. هرچند بعد از آن، حکم علیرضا به ۲۰ سال تخفیف و پرداخت هشت میلیون تومان کاهش یافت و البته این روزها حرف از این است که او در لیست زندانیان عفو شده قرار خواهد گرفت و آزاد میشود. البته علیرضا به غیر از پروندهی مواد مخدر، پروندهی سرقت با ضربوجرح عمدی هم دارد که در این پرونده هم به ۱۰ سال حبس محکوم شده است.
او ادامه میدهد:به هرحال چهار سال پیگیر بودم تا بتوانم با علیرضا صحبت کنم تا اینکه سرانجام پاییز سال گذشته تلاشهایم به نتیجه رسید و موفق شدم برای گفت و گو با او هماهنگیهای لازم را انجام بدهم. اما متاسفانه چند ساعت قبل از پرواز اعلام کردند اجازه مصاحبه ندارید آن هم به خاطر مسائلی که خانوادهی علیرضا به وجود آورده بودند. ولی باز هم ناامید نشدم و همچنان پیگیریهایم را ادامه دادم تا اینکه بهمن ماه امسال وقتش رسید تا روبه روی علیرضا بنشینم و با او گفت و گو کنم.
دست چپ علی رضا هیچ حرکتی ندارد وبه گفتهی پژمان پروین، مدیرکل زندانهای استان خراسان شمالی «وضعیت معیشتی خانواده او مناسب نیست و تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند. از اردیبهشت امسال خانواده علیرضا به ملاقاتش نیامدند و عملاً بدون ملاقات است، حتی برای پیگیری امور قضایی پروندهاش هم فقط یکی از برادرانش پیگیر است و آن هم صرفاً پیگیر امور قضایی است و به ملاقاتش نمیآید.
این زندانی وضعیت جسمی مناسبی ندارد و برای گذراندن امورات روزانه نیازمند حمایت است و این کارها عملاً بهعهده زندان افتاده است. وضعیت علیرضا بعد از اعدام و احیاء، مقداری روی تکلم او تأثیر گذاشته است ...علیرضا بهخاطر شرایط ویژه و مساعدت مرجع قضایی، چند سالی در بند باز بود ولی چون نگهداری او مستلزم هزینه و پرستاری است و خانواده توان مالی و جسمی نگهداری او را نداشتند، او را به زندان برگرداندند. در حال حاضر ما موظف به نگهداری او هستیم و بهنوعی توانبخشی او را هم بهعهده گرفتهایم. کنار سایر زندانیان است و اصلاً جداسازی نشده است.»
انتظارم برآورده نشدهرچند ابوتراب خرمی موفق شد پس از چهار سال پیگیری سرانجام روبهروی علبرضا بنشیند و گفت وگویی با او داشته باشد اما به گفتهی خودش دریک ساعت ونیم مصاحبه بیشتر این دوجمله را شنیده است. «نه، نمیدانم»
فرخی دراین باره میگوید:از قبل تعداد زیادی سؤال آماده کرده بودم تا علیرضا پاسخهایش را بدهد. سؤالهایی از لحظهی اعدام، لحظهای که در سردخانه دوباره زنده شد و سؤالهای دیگر اما او هیچ چیز به خاطر نمیآورد.
او ادامه میدهد:هرچند دکتر امیر صدقی، پزشک سازمان پزشکی قانونی که روز اجرای حکم در زندان حضور داشته و مرگ علیرضا را تأیید کرده است میگوید معمولا ضایعههای مغزی که منجر به فراموشی میشود با گذشت زمان روبه بهبود میروند اما در خصوص علیرضا فراموشی این حجم از اطلاعات آن هم پس از گذشت چند سال موردی عجیب است و معمول نیست.
به هرحال یا علیرضا درحال پیاده کردن سیاستی خاص است تا از پاسخ دادن طفره برود یا اینکه عارضهی دیگری برای او به وجود آمده که باعث شده مسئلهی فراموشیاش وخیمتر از قبل شود.
این خبرنگار حوادث اضافه میکند: با این حال منتظرم تا علیرضا آزاد شود آن موقع دوباره به سراغش میروم شاید در آن زمان خیلی از خاطراتش را به یاد بیاورد و بتوانم پاسخ سؤالهایم را بگیرم.
گفت وگوی ابوتراب فرخی با زندانی محکوم به اعدامی را که پس از اجرای حکم در سردخانه زنده شد میخوانید.
قبل از دستگیری چهکار میکردی؟
در تهران مشغول بنایی بودم.
وقتی دستگیر شدی سابقهدار بودی؟
بله، سابقهی مواد مخدر. آخرین بار هم در زاهدان بهخاطر قاچاق دستگیر شدم.
چه موادی قاچاق میکردی؟
گرد(هروئین).
فروشندهی مواد هم بودی؟
بله. یادم نمیآد کار دیگهای هم میکردم یا نه.
چرا رفتی سراغ مواد مخدر؟
رفتم دیگر، بهخاطر پول. پول بنایی کم بود.
اینجا در تهران که ساختوساز خوبه. پس چرا به سراغ فروش موادمخدر رفتی؟
خوب هم باشه دیگه یادم نیست چرا رفتم سراغ مواد.
از دستگیر شدن نمیترسیدی؟
میترسیدم ولی دستگیر شدم دیگه.
با پول فروش موادمخدر چهکار میکردی؟
نمیدونم باهاش چهکار میکردم.
معتاد بودی؟
نه، ولی بعضی وقتها تریاک مصرف میکردم.
همسرت هم معتاد بود؟
نه.
چند سالت بود؟
یادم نیست.
چند فرزند داری؟
دو دختر دوقلو بهنامهای مهسا و مهدیه و یک پسر بهنام مهدی دارم.
از اعدام چیزی به خاطر داری؟
هیچ چیزی یادم نمیآد. از بعدشم چیزی یادم نمیآد.
از قبل اعدام چه؟
نه.
الان، با گذشت چهار سال از اعدامت و بازگشت به زندگی، چه درخواستی داری؟
هیچ خواستهای ندارم. فقط میخوام آزاد بشم.
همسرت برای ملاقات با تو به زندان میآید؟
نه.
در زندان به چه کاری مشغولی؟
هیچی.
اگر آزادی شوی میخواهی چه کار کنی؟
میروم سراغ کاشیکاری، بنایی و کشاورزی.
الان کاشیکاری بلدی؟ یادت نرفته؟
نه، یادم هست. بلدم.
کاشیکاری را از کجا آموختهای؟
از قبل بلد بودم. از پدرم یاد گرفتم.
اگر سرکار بروی و درآمد داشته باشی دوست داری چه کارکنی؟
نمیدانم. هرچی لازم داشته باشم میخرم ولی نمیدانم چی. هرچی خانوادهام بخواهند برایشان میخرم.
در زندان در کلاس، آموزشگاه یاکارگاهی شرکت میکنی؟
نه. هیچی.
دوست داری بچههایت را ببینی؟
دوست دارم.
پسرت چند ساله است؟
بیست ساله. در این سالها ندیدمش. نمیدانم چهکار میکند و چه کاره است.
دخترات چند سالشونه؟
نمیدانم.
کسی به ملاقاتت میآید؟
هیچکس.
پدر و مادرت یا برادرت به ملاقاتت میآیند؟
نه.
اصلا پدرومادرت زنده هستند؟
نمیدانم. خبر ندارم. تماس نگرفتم با آنها. فقط به خاطر دارم با خانوادهام در آبعلی بودیم و در بجنورد دستگیر شدم.
در زندان دوستی پیدا کردی؟
با چند زندانی. با «جواد. ک» رفیقم.
جواد به چه اتهامی به زندان افتاده؟
نمیدانم جرمش چیست.
به خاطر داری ناهار چه غذایی خوردی؟
یادم نیست.
در زندان چه کسی کارهایت را انجام میدهد؟
نمیدانم.
خواب هم میبینی؟
بله.
چهخوابی میبینی؟
نمیدانم. یادم نیست ولی خواب میبینم.
ماجرای سرقتی که انجام دادی را به خاطر میآوری؟
نه.
در پروندهی سرقت شاکی هم داری؟
نمیدانم.
خب، بالاخره باید یکفکری برای این پرونده بکنی تا بتوانی آزاد شوی.
یه کاری میکنم رضایت بدهند.
چهکار میکنی؟
التماسشان میکنم.
در پروندهات آمده یک راننده تاکسی و همسرش را به طرز وحشتناکی کتک زدی. این موضوع درست است؟
یادم نمیآد.
برادرهایت به چه کاری مشغول هستند؟
کارگرند. یکی از آنها چاهکن هست و بقیه را اصلاً یادم نمیآد.
چقدر از فروش مواد درآمد داشتی؟
هیچی. همه را خرج میکردم.
چطوری پایت به ماجرای فروش موادمخدر باز شد؟
توسط یکی از دوستام بهنام «نقطه» وارد فروش موادمخدر شدم.
نقطه؟ اسم مستعارش است؟
نه اسم اصلیاش بود.
از لحظهای که در سردخانه به هوشآمدی چیزی به خاطر داری؟
نه، هیچی یادم نمیآد.
از زندان آزاد شوی کجا میری؟
میرم روستای خودمون.
خانوادهات در روستا هستند؟
نمیدانم.
اگر بتوانی مرخصی بگیری چه کاری انجام میدهی؟
خیلی وقته نرفتم. اگه آزاد بشم میرم سراغ کاشیکاری.
خاطرهای برای گفتن داری؟
هیچی.
در زندان چهکار میکنی، بازی، ورزش؟
با دوستانم میگوییم و میخندیم.
از چوبهی دار چیزی بهخاطر داری؟
چیزی یادم نمیآد. ولی خیلی سخت بود.
خانوادهات هم بودند؟
نه.
چرا؟
چون نمیخواستم اعدامم را ببینند.
شاید آنها دوست داشتند تو را برای آخرین بار ببینند.
که چه بشود، وقتی قرار است اعدام شوم.
خبر داشتند که قرار است حکم اعدامت اجرا شود؟
نه. خبر نداده بودم.
در زمان اجرای حکم، آخرین خواستهات چه بود؟
خواستهای نداشتم. نمیخواستم اعدام شوم ولی میدانستم که اعدامم میکنند.
درخواست فرصت دوباره نداشتی؟
یادم نیست.
تقاضا کردی اعدامت نکنند و تو را ببخشند؟
گفتم ببخشید، نبخشیدن.
الان خوشحالی که زندهای؟
بله.
فکر میکنی خدا خیلی دوستت داشته؟
بله.
الان اگر فرزندانت را ببینی آنها را میشناسی؟
بله.
چقدر سواد داری؟
دوم ابتدایی.
چند سال است که در زندان هستی؟
۱۰ سال.
الآن در چهسالی هستیم؟
نمیدانم.
پس از کجا میدونی ۱۰ ساله زندانی؟
بقیه میگویند.
از مرگ میترسی؟
دیگه نه. مرگ حق ماست.
الآن که فرزندانت بزرگتر شدهاند و هزینههای آنها بیشتر شده اگر آزاد شوی و بروی سرکار بنایی و دوباره مشکل مالی پیدا کنی باز به سراغ قاچاق موادمخدر میروی؟
نه دیگه نمیرم؛ دیگر به هیچ عنوان نمیرم سراغ مواد.
میترسی یا از مواد بدت میآد؟
بدم میآد.
بزرگترین خواستهات چیست؟
دوست دارم عید بچههایم را ببینم. اما آنها از من ناراحت هستند چون در زندان هستم.
منبع: سرنخ هفتهنامهحوادثوشگفتیها - اسفند ۱۳۹۶
کد خبر 754454 برچسبها خبر مهم اعدام آسیب اجتماعیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم اعدام آسیب اجتماعی فروش موادمخدر ادامه می دهد چیزی یادم خاطر داری فروش مواد یادم نیست دستگیر شد اجرای حکم چه کار چهار سال ی علیرضا گفت وگو زنده شد چند سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۳۹۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجازات اعدام چقدر بازدارندگی دارد؟
در سال ۱۹۸۹ کلاد جونز به جرم قتل آلن هیلزنداگر بازداشت شد، در حین ارتکاب جرم هیچ شاهد عینی وجود نداشت و تنها دو نفر که خودرویی را در آنسوی خیابان تعمیر میکردند بهعنوان شاهد شناخته شدند. این دو نفر نیز از آنجایی که فاصله زیادی با محل جرم داشتند نمیتوانستند چهره قاتل را تشخیص دهند. اما بهرغم تمامی این موارد کلاد جونز توسط پلیس دستگیر شد و مهمترین مدرک پلیس از حضور وی در صحنه جرم، تار مویی بود که از او در محل پیدا شد. مهمترین مدرک پلیس، همان تار موی جونز بود که در صحنه جرم پیدا شده بود. در نهایت همان تار موی ساده کار دست جونز داد و در سال ۲۰۰۰ کلاد جونز اعدام شد. با چالشهای فراوان و در نهایت در سال ۲۰۱۰ آزمایش دی. ان.ای روی تار مویی که به کلاد جونز نسبت داده شده بود انجام شد و مشخص گردید این تار مو مربوط به کلاد جونز نیست و او بیگناه اعدام شده بود.
تاریخ علم حقوق پر است از مثالهای آدمهایی که بیگناه اعدام شدهاند و چندین سال بعد بیگناهی آنها مشخص شده است. اما چه سود که پس از اعدام آب رفته به جوی باز نمیگردد و اعدام شاید تنها مجازاتی است که دیگر هیچ راه برگشتی باقی نمیگذارد، زیرا که حق حیات را از فرد میگیرد.
در دهههای گذشته و به دلایل گوناگون استفاده از مجازات یا کیفر اعدام در بسیاری از کشورها یا ممنوع شده یا تا حد بسیار زیادی کاهش یافته است. اما در برخی کشورها نیز اینگونه نیست. به طور کلی هدف از مجازاتها کاهش میزان جرم و جنایت است، اما حداقل در ایران پژوهشها حاکی از این هستند که اعدام نقش بازدارندگی در ابتلا به جرم و جنایت نداشته است. خبرگزاری فارس در گزارشی اعلام کرده بود؛ پژوهشهای انجام شده در این حوزه نشان میدهد که کیفر اعدام و ترس از آن برای ایجاد ارعاب و واهمه در نهاد اشخاصی که مصمم به ارتکاب این جرائم هستند، موثر واقع نشده است. در این پژوهشها تاثیر کیفر اعدام در بازداری از جرائم جنسی مستوجب اعدام، قتل عمد و مواد مخدر مورد بررسی قرار گرفته بود. مواجهه با جرم از طریق دستگیری و مجازات از طریق سلب حیات (اعدام) مبارزه با معلول است و چاره قطعی کنترل رفتارهای مجرمانه نیست. اما اینکه چرا همچنان بر حکم اعدام تاکید ورزیده میشود محل بحث و پیگیری است.
کاهش میزان مجازات اعدام در برخی کشورها که این اتفاق برای آنها افتاده است پس از سالها فعالیت و به دلایل متعددی اتفاق افتاده است که برخی از این دلایل بر شرح زیر هستند:
اعدام بالاترین حد نفی حقوق بشر است
قوانین بینالمللی که توسط سازمان جهانی حقوق بشر (UDHR) در سال ۱۹۴۸ تبیین شده است مشخصا اجازه گرفتن حیات دیگری را میگیرد و اعلام میکند اعدام در هر موردی حقوق اولیه بشر را نقض میکند. مساله این است که کسانی که به دیگران صدمه وارد میکنند، اغلب خود قربانی خشونت دیگران بودهاند. ضربه ناخوشایند حاصل از خشونت، پیامد زیادی بر کسانی دارد که از آن رنج بردهاند و ممکن است موجب متجاوز شدن خود آنها شود. این وضعیت ممکن است با مشکلات اجتماعی رایج مثل نابرابری و تبعیض، فقر، ناکارآمدی نهادی، اعتیاد و سوء مصرف، غفلت، بیماری روانی، یا ناتوانی ذهنی تشدید شود و چرخهای از جرائم خشونتآمیز ایجاد کند که احتمالاً میشد از آن پیشگیری کرد تا هرگز رخ ندهد.
اعدام، بازدارنده جرم است؟
افراد طرفدار مجازات اعدام اغلب میگویند که این کار یک عامل بازدارنده مفید برای شنیعترین جنایات در جامعه است. اما همانطور که شواهد بینالمللی نیز نشان میدهند، مجازات اعدام نقش بازدارندگی ندارد. گزارشی در سال ۲۰۱۲ توسط محققان در شورای ملی تحقیقات آکادمیهای آمریکا نشان داد که ایالتهایی از ایالات متحده آمریکا که از مجازات اعدام استفاده میکنند نرخ قتل مشابهی با ایالتهایی دارند که از این مجازات استفاده نمیکنند.
احتمال تبدیل اعدام به ابزاری سیاسی؟
تجربه تاریخی در کشورهای مختلف نشان میدهد اگر مقامات قضایی فرد مجرم را به شکل یک تهدید برای نظام سیاسی آن کشور ببینند، احتمال خیلی بیشتری وجود دارد که به اعدام محکوم شود. درواقع، در برخی کشورهای دنیا، از صدور احکام اعدام برای فعالان مخالف نظام سیاسی آن کشور بسیار استفاده میشود.
در صدور احکام اعدام تبعیض نژادی بسیار تاثیرگذار است
بر اساس پژوهشی در ایالات متحده، شواهد گستردهای از تعصب نژادی در مورد مجازات اعدام وجود دارد. اگر فردی عضو یک گروه اقلیتی باشد احتمال خیلی بیشتری برای محکوم شدن او به اعدام وجود دارد. به عنوان مثال یک مطالعه در سال ۲۰۰۷ در کانِکیکات (Connecticut) نشان داد که متهمان آمریکایی-آفریقایی تبار سه برابر بیشتر از متهمان سفیدپوست مجازات اعدام شامل حالشان میشود.
ماجرای مجازات اعدام در چین و عربستان
معمولا کشورهایی که بیشترین افراد را اعدام میکنند اغلب همان کشورهایی هستند که نگرانی جدی در مورد عادلانه بودن سیستم قضایی آنها وجود دارد. مثلا چین که جز اعدامکنندهترین کشورها به حساب میآید صدور احکام اعدام در آن به دور از شفافیت است و استفاده از مجازات اعدام در این کشور به عنوان یک راز دولتی تلقی میشود. حتی نمیتوان با اطمینان در مورد تعداد افرادی که سالیانه در این کشور اعدام میشوند نظر داد. یا در عربستان احکام اعدام گاهی بر اساس اعترافات زندانیان که تحت شکنجه به دست میآید صادر میشوند.
پس از سالیان طولانی و با بررسی آسیبها و پیامدها، مجازات اعدام در دنیا رو به کاهش است هر چند برخی کشورها همچنان از آن بسیار استفاده میشود و هر جامعهای نیاز دارد در این باره به پژوهش و بررسی اثرات، پیامدهای این پدیده و حقوق انسانی افراد بپردازد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی